سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 تمام امید منی

زیارت حضرت امیرالمومنین امام علی(علیه السّلام) روایت شده از حضرت  صاحب الزّمان(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) : اَلسَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِیَّةِ وَالدَّوْحَةِ الْهاشِمِیَّةِ الْمُضیَّئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنَّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ بِالاِْمامَةِ وَعَلى ضَجیعَیْکَ آدَمَ وَنُوحٍ عَلَیْهِمَا السَّلامُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى اَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْمَلاَّئِکَةِ الْمُحْدِقینَ بِکَ وَالْحاَّفّینَ بِقَبْرِکَ یا مَوْلاىَ یا اَمیرَ الْمُوْمِنینَ هذا یَوْمُ الاَحَدِ وَهُوَ یَوْمُکَ وَبِاسْمِکَ وَاَنَا ضَیْفُکَ فیهِ وَ جارُکَ فَاَضِفْنى یا مَوْلاىَ وَاَجِرْنى فَاِنَّکَ کَریمٌ تُحِبُّ الضِّیافَةَ وَ مَأمُورٌ بِالاِْجارَةِ فَافْعَلْ ما رَغِبْتُ اِلَیْکَ فیهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْکَ بِمَنْزِلَتِکَ وَ آلِ بَیْتِکَ عِنْدَاللّهِ وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَیْهِمْ [وَعَلَیْکُمْ] اَجْمَعینَ . سلام بر درخت طیبه نبوت و کهن درخت تنومند هاشمى که درختى است تابان و بارور به نبوت و سرسبز و خرم به امامت و بر دو آرمیده در کنارت آدم و نوح علیهما السلام سلام بر تو و بر خاندان پاک و پاکیزه ات سلام بر تو و بر فرشتگانى که تو را در برگرفته و اطراف قبرت را گرفته اند اى مولاى من اى امیرمؤ منان امروز روز یکشنبه است و آن روز تو و بنام تو است و من در این روز مهمان تو و در پناه توام پس  اى مولاى من پذیراییم کن و پناهم ده که براستى تو کریمى و مهمان نوازى را دوست دارى و ماءمور به پناه دادنى پس انجام ده آنچه را که من میل بدان دارم و از تو امیدوارم به حق مقام و منزلت تو و خاندانت نزد خدا و منزلت او در نزد شما و به حق پسر عمویت رسول خدا درود و سلام خدا بر او و خاندانش و بر همه شما باد.



کوچه های ساکت کوفه به نام نخلهاست
ابن ملجم در کمین پشت تمام نخلهاست!

ماه تنها ماه باقی مانده از شبهای قدر
همچنان تنها چراغ پشت بام نخلهاست

یک نفر در چشمهایش آسمان در جزرومد
می رسد پژواک هر گامش  سلام نخلهاست
 
                می رسد در چشمهایش آسمان در جزرومد              
در صدایش لحن زیبای اذان در جزرومد

موج در موج نگاهش عارفان و عاشقان
بی زمان وبی مکان و بی نشان در جزرومد

ناگهان شمشیر بالا رفت و پیغامی رسید
سجده کن فزت و رب...قرآن بخوان در جزرومد
 
ناگهان شمشیر بر فرق آسمان آمد فرود
ماه در محراب کوفه غرق خون محو سجود

لحظه دیدار نزدیک است یا بنت نبی
لحظه دیدار نزدیک است ای یاس کبود


می رود آهسته آهسته به سوی نخلها
آنکه مانندش نخواهد آمد و هرگز نبود

ماه زخمی چلچراغ پشت بام نخلهاست
شهر خرما می دهد سوگ امام نخلهاست
 
نغمه مستشارنظامی


برای سلامتی و تعجیل در فرجش صلوات


[ سه شنبه 88/6/17 ] [ 12:6 عصر ] [ ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب